راهبرد نجات اقتصاد ایران



دولت همچنان در یک سردرکمی استراتژیک در رابطه با مشکلات به سر می برد همانطور که در برخورد با رکود اقتصادی و تحریم و تصمیمات مهم سردرگم بود در مبارزه و با کرونا هم در حالت آچمز و بی تحرک و منفعل قرار دارد.

هیچ نشانی از فرماندهی مقدارانه امورات جاری و آتی کشور به چشم نمی خورد ؟

عملکرد محدود شده به چند مانور تبلیغاتی پشت دروبین شبکه تلویزیونی  اخبار نشان از بی برنامگی کامل دارد.

اگرچه وزارت بهداشت و کارکنان شبکه بهزیستی کشور همچنان دارند به سختی تلاش میکنند و به سختی درگیر موضوع شده اند در واقع دارند تاوان بی عملی و بی تصمیمی دولت را می دهند.

این موضوع باعث نمی شود قدر دان از خود گذشتگی این قشر شریف نباشیم.

در این بحران یورش کرونا آنچه که می توانست باعث نجات کشور و حداقل کم کردن فشار بیماری و تلفات و هزینه های مادی ی کشور شود سیستم تحقیقاتی و پژوهش در کشور بود.

که اینک همچنان ده سال اخیر بسیار مورد اجهاف و کم لطفی قرار گرفته است.

تا جای که بودجه تحقیق در کشور که در دهه 80 یک درصد درآمد ناخالص ملی بود به مقدار عظیمی کسر شود و به قول دکتر غلامی نه 0/6 شش دهم بلکه به 0/06 شش صدم در صد تنزل پیدا کند.

این فاجعه در دولت روی داده است تازه همین مبلغ اندک هم با تاخیر و کم محالی بسیار کوتاه بینانه پرداخت می شود.

به قول آن ضرب المثل قزوینی هیچ شاخی از این درخت نمانده که به نجاست نزده باشی؟ 

حالا گذشته هیچ امروز که کشور در گیر بزرگترین خسارات مالی هجوم کرونا هست چرا دولت یک بودجه تحقیقاتی مستقل با حداقل بودجه مثلا 200 میلیارد تومان برای تحقیق بر کرونا تخصیص نمی دهد.

تا کنون دولت سه مرتبه به ستاد مبارزه با کرونا بودجه داده است هر بار حدود 1700 یا 1600 میلیارد تومان تازه این یک دهم یا یک بیستم هزینه مورد نیاز است.

حالا اگر یک سیستم متمرکز مالی از تحقیقات بر علیه کرونا حمایت می کرد.

و حداقل اطلاعات بیشتر و روش های علمی تر مناسب جامعه ایرانی برای مبارزه و مداوا بیماران کرونایی منتشر می کرد این نتیجه تحقیقات می توانست یا می تواند هزینه وزارت بهداشت و ستاد حداقل نصف کند یا حتی بسیار کمتر؟

این سرمایه گذاری بود و هست که مانع ضرر و زیان بیشتر خواهد شد.

باید بسیار متشکل متمرکز حداقل در ده آزمایشگاه حتی با اساتید و دانشجویان داوطلب این کار پیگیری می شد. که انجام نشده البته یک تلاشهای در حال انجام است در انستیتو پاستور و بعضی مراکز بیمارستانی اما اصلا کافی نیست این باید یک لشگر کشی حداقل با 20 تیم تحقیقاتی باشد نه دو تیم یک سه چهار تیم نا کامل با بودجه و تحقیقات ناقص؟

این باید اولین کار ستاد مقابله با کرونا می بود؟

تحقیق روی ماهیت کرونا روی داروهای موثر روی اثر گیاهان دارویی کشور بر کرونا تحقیق روی تاثیر مواد خانگی مانند سرکه آبلیمو ترشی یا حتی آب نارنج بر کرونا

در واقع استراتژی ما در درجه اول این باشد به مردم ایران کمک کنیم چگونه با همین مواد موجود در خانه چگونه از خود مراقبت کنند که دچار کرونا نشوند.

در درجه دوم کمک کنیم که اگر دچار بیماری شدند با چه دارو یا گیاه سنتی یا غذایی موجود بتوانند آثار بیماری کم کنند یا حتی درمان کنند.( این طب سنتی ما یک سرمایه عظیم است که از گذشتگان به ما رسیده اما این اطلاعات خام هستند دانشمندان هزاران سال قبل با مشاهده آثار بالینی روی بیمار این اطلاعات بدست آورده اند و حتی ثبت کرده اند اما امروز ما باید چگونگی کار با تجهیزات جدید آزمایشگاهی مطالعه و نتایج منتشر کنیم چرا خام چون آن روز حداکثر با چشم معمولی مطالعه کرده اند اما امروز با چشم چند میلیون قویتر {میکروسکوب } یا تجهیزات شنوایی و حسگر های الکترونی مطالعه کنیم)

این ها از دسترس دور نیستند به شرطی که دولت کمر همت می بست؟

قدم بعدی پزوهش روی داروهای شیمیایی موجود یا قابل تولید در ایران بود و هست.

این ها انتظارات بزرگی نیستند و نبودند اگر یک مسئولی دانا این تحقیقات پیگیری و ساپورت مالی می کرد؟

حالا بیاید کمی هم یک ذره بین بگذاریم و سیستم تحقیق و آزمایشگاهی ایران از نزدیک نگاهی بیندازیم.

یک دانشجوی کارشناسی ارشد در یکی از بهترین دانشگاه های کشور ( امیرکبیر) از وابستگان فامیلی بسیار نزدیکم بود من از نزدیک مشکلات و کار اورا دنبال می کردم نقل می کند :

برای رساله پایان دوره کارشناسی ارشد یک پروژه آزمایشگاهی کار بر روی سلول زنده قبول کردم

آزمایشگاه دانشگاه امیرکبیر کسری داشت امکانات تکمیل نبود دستگاه ها بعضا از کار افتاده یا قدیمی بودند برای ادامه کار به دانشگاه های مشابه که امکاناتی داشتند معرفی شدم متاسفانه همه دانشگاه های مشابه هم بعلت کمبود بودجه و کافی نبودن تجهیزات برای دانشجویان خودشان از همکاری عذر خواهی کردند.

فقط انستیتو پاستور با دادن کمی امکانات و اجازه ورود به آزمایشگاه خودش مرا کمک کرد آن هم با تلاشهای یک استاد دیگر دانشگاه.

خیلی زود متوجه شدم امکانات در اختیارم برای کار بر روی سلول زنده و تکثیر آزمایش روی آن چقدر محدود است مواد مورد نیاز در امیرکبیر و بعضا در انستیتو پاستور نایاب و حتی تاریخ گذشته است حتی موادی که باید باعث رشد و تکثیر سلول زنده شوند باعث مرگ سلول ها می شوند.

تجهیزات موجود محیط مناسب را در طول زمان پایدار نگهه نمی دارند.

لذا بارها سلول های زنده ام از بین رفتند بارها به مراکز مختلف مراجعه می کردم برای کار متاسفانه با درهای بسته مواجه می شدم حتی به موسسه رویان هم مراجعه کردم حتی معرفی دانشگاه و یک دوست استاد در آنجا داشتم اما باز هم دربها همچنان بسته بودند؟

آخر کارم به خرید مواد اولیه تازه با هزینه شخصی آن هم به ناصر خسرو افتاد؟

حتی برای لوله آزمایشگاهی و پیپ گیره هم مشکل داشتم.

چون چندین بار سلول زنده از انستیتو پاستور گرفته بودم سلول ها تلف شده بودند در آخر برای گرقتن سلول زنده هم به مشکل خوردم نه معرفی دانشگاه نه توصیه اساتید نه روابط اداری کارساز نبود.

بالاخره کارم به خواهش تمنا حتی گدایی کشیده شد.

مسئول مربوطه می گفت چرا اینقدر حرص و جوش می خوری نشد ولش کن؟

پاسخ دادم من فارغ التحصیلی و پایان کارشناسی ارشد من منوط به پایان این پروژه و رساله آن است بدون این سلول ها نمی توانم کار به پایان برسانم.

اینقدر به این درب و آن درب زدم تا یک کارمند آزمایشگاه بدون اجازه رئیس مربوطه مقداری سلول بمن هدیه داد با تکثیر آن و موفقیت آزمایشات رساله را به پایان بردم آن هم با اشد مجازات کاری که باید 200 تا 300 ساعت وقت مرا می گرفت بیش از 2000 ساعت وقت مرا گرفت یک پروزه چند ماهه نزدیک دو سال طول کشید.

همان روزهای که بی پولی مطلق مرا به دشواری انداخته بود برای آزمایشگاه با قرض مواد تهیه می کردم برای پرداخت وجه پانصد پنجاه هزار تومانی خوابگاه مشکل داشتم تازه برای خورد و خوراک دیگر پولی نداشتم؟ از دو دانشگاه خارجی قاره اروپا و آمریکا ایمیل داشتم دعوت به ادامه تحصیل در آن دانشگاه آن هم بدون حتی یک فتوکپی از مدرک تحصیلی یا پایان نامه تحصیلی حتی بلیط هواپیما مجانی پانسیون و خورد خوراک مجانی ادامه تحصیل در دوره دکتر  و تحقیق در آزمایشگاه مجهز بدون پرداخت وجه حتی پرداخت 900 دلار وجه پول توجیبی؟

تازه همه این پیشنهادات در حالی بود که من نه فرم پذیرش پر کرده بودم  نه ارتباط با دانشگاه های مذکور داشتم؟

در واقع اینجا به کلمه فراری دادن بیشتر نزدیک می شویم تا " فرار مغزها "

کل تجهیزات آزمایشگاه بیو دانشگاه امیر کبیر بسیار محدود و کم است هزینه ندارند بودجه تحقیقاتی پرداخت نمی شود>

حالا تازه دانشگاه امیرکبیر کلی امکانات دارد دانشگاه صنعتی شریف اصلا آزمایشگاه بیو ندارد؟

بهترین دانشگاه کشور نمی تواند روی ویروس کرونا تحقیق کند اصلا آزمایشگاه مربوطه را ندارد؟

حالا خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل؟ شهرستانها هم که معلوم است ؟ هیچ؟

تنها دو موسسه رویان می ماند و انستیتو پاستور؟

متاسفانه موسسه رویان هم با وجود تمام موفقیت ها و تلاش ها با یک مدیریت بسته اداره می شود غیر از دکتر ها و متخصصین خودش هیچ کس دیگری را قبول ندارد؟ همکاری ندارد؟ دانشجویان مستعد را هم نمی پذیرد نه به عنوان مهمان نه به عنوان کمک به تحقیق؟

ما فکر میکردیم فقط ت مداران ما هستند که دیکتاتوری خودخواهی و تک روی می کنند 

متاسفانه مراکز علمی ما هم دچار همین عارضه شده اند.

در حالیکه این موسسه با آن پشتوانه عظیم غلمی اگر تبادل اطلاعات و همکاری علمی با دانشجویان دکترا در کشور داشت می توانست چه منشاء عظیم گسترش علمی در کشور باشد.

حتی برای خود موسسه هم منافع عظیمی دارد این همکاری هم با نیروهای مستعد جدید آشنا می شود هم می تواند از نتایج تحقیقات آنان بهرمند شود.

ته کار می ماند موسسه انستیتو پاستور.با همه مشکلات باید تقدیر کرد از این انستیتو اما با یک گل که بهار نمی شود؟

اصلا اکنون ایران باید پنج موسسه بزرگ تحقیقاتی مانند رویان و پاستور داشته باشد حتی این موسسات در شهرستانهای بزرگ مانند اصفهان شیراز اهواز تبریز باید شعبه داشته باشند آزمایشگاه داشته باشند؟

چرا ندارند چون مسئولان به دانشمند و نخبه نیاز ندارند ؟

به تشریفات و ریبون پاره کردن ها مکرر پشت دوربین نیاز دارند نیاز به تحقیقات ندارند؟

هزینه مسافرتهای رئیس جمهورها به شهرستانها می دانید چقدر است؟

هزینه ای ده برابر هزینه موسسات تحقیقاتی در چهار سال مسافرت مکرر؟

اصلا این افتتاح پروژه چه صیقه ای است آقایان پی گرفته اند هرجا به به چه چه دست زدن و استقبال کردن است آقایان حضور دارند هرجا مشکل هست مصیبت است آقایان غایب هستند.

مجلس ممنوع کند این بریز بپاچ را آقای با یک کامیون پول می رفت شهرستان در یک مسافرت ایشان صد هزار نامه به ایشان مردم نوشته بودند همه را صدا کردند به هر کدام صد هزار تومان پول دادند ؟ اصلا بسیاری از تقاضا ها درخواست مالی نبود؟

یک پروژه تعریف شده پولش را ملت داده ( از بیت المال) کارش کارگر مهندس انجام داده تلاشش را دیگری کرده تو را سننه به قول ما ترک ها؟

حالا اگر اکنون 200 یا سیصد میلیارد هزینه تحقیقاتی می تواند کشور در مقابل کرونا بیمه کند تعلل در آن از خسران عظیم است؟

اما قسمت دوم استفاده از تکنولوژِی در مبارزه با کرونا در قسمت قبل گفتم یک سایت کامپیوتری مورد نیاز است برای کنترل مردم برای ثبت نام از نیازمندان به کمک مالی برای ارتباط مسئولین با مردم در خانه مانده ضرورت این سایت از نون شب واجبتر است؟

اصلا با این سایت می شود مردم کنترل کرد که در خانه هستند یا نه با کنترل سیم کارت از طریق سیستم مرکزی ایرانسل یا همراه اول با استفاده از گوگل مکان هر شخص قابل مطالعه است.

حتی با اطلاع از شغل هر کس می توان در موقع وم از او خواست به سر کارش برود یا مومات مورد نیاز برای مردم یا مسئولین ارسال کند یا بسیاری کار کرد دیگر؟

تعلل در ایجاد این امکان هم نوعی خیانت به کشور است کاری ندارد از طریق تلویزیون یک فراخوان افراد داوطلب بدهید مردم به سرعت خودشان می آیند.

دانشجویان رشته های نرم افزار و سخت افزار داوطلبانه می توانند دولت یاری کنند در راه اندازی یک سایت برای کرونا؟

فقط سلامتی مردم نیست که سایت می خواهد کرونا هزار وجه دارد اقتصاد دارد نیازهای مالی دارد حتی نیازهای شغلی مسافرتی فراخوانی؟

حتی یک گروه تحقیقاتی علوم انسانی روانشناسی اجتماعی می خواهد برای تحقیق در عواقب اجتماعی شغلی ی آینده نزدیک پسا کرونا؟


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یو پی وی سی کرج سوالات هنر در خانه 2 رشته مدیریت خانواده راز دل 2ashegh فایل های پاورپوینت لبخندهای عمیق tanhatarinye فروشگاهی مرجع برای ارائه فایلهای نایاب کنکور تضمینی مشاوره تحصيلي